جمعه، شهریور ۱۲، ۱۳۸۹

مناجات انجیلی 22-چنان دوستت دارم که شیرینی اش...

106- پناه من! آنقدر گناه کردم که تو ازمقدارآن آگاهی وآنقدر نسبت به خودم زیاده روی کرده ام که ازآن باخبری اذا مرا بندهء خودبدان.حالایا بندهء فرمانبردار که دراین صورت اورابزرگ داشته ای ،ویا بندهء نافرمان که در این صورت براودل سوزانده ای.
107- پناه من! گویا خودم را می بینم که در گودال قبر خوابیده ام ومشایعت کنندگان از دور وبرم پراکنده شده و رفته اند.غریبی بر غربت وبیکسی ام گریه می کند.دلسوختگان قوم وقبیله ام برایم زار می زنند.خویشان وعلاقه مندانم که در روزگار زندگی ام وقتی به زمین می خوردم با من در می افتادند،وحال آنکه هم آنها وهم تماشاچی ها ازناتوانی ام خبر داشتند حالاآمده اند وازلبهء قبر مرا صدا می زنند ولی بالاخره خاک بر بیچارگی وناتوانی من رحم کرد وبالش زیر سرم گذاشت.بعدتوبه فرشتگانت می گویی:ای فرشته های من!این بیکسی که نزدیکانش ازاودور شدند،و این یکه وتنهایی که خانواده اش اورا رها کردند ورفتند ،به سراغ من آمده است،ودر گور غریب مانده است.او کسی است که در دنیا مرا صدا می کرد وامیدداشت در یک چنین موقعی من مراقب او باشم.اینجاست که از من خوب پذیرایی می شود وآنوقت است که تو از خانواده ونزدیکان من هم نسبت به من دلسوزتری.
108- پناه من! اگر گناهان مرا بر روی همدیگر بچینند و از زمین تا آسمان را پر کند وستارگان را بدرد وازاین سو به آخرین طبقهء زمین برسد،بازهم ناامیدی روی مرا از چشمداشت به آمرزش ات بر نمی گرداند،ویاس مرا از (سعی در)رسیدن به خرسندی ات منصرف نمی کند.
109- پناه من! من همان طور که یادم دادی تورا صدا کردم تو هم پاداشی راکه وعده کرده ای ازمن بازمدار.چراکه از نعمت های تو آن است که مرا به خوب صدا کردنت هدایت کردی.و این نعمت وقتی کامل می شود که پاداش شایان خود رابه من برسانی.
110- پناه من! به عزت و جلال وشکوه ات قسم!چنان دوستت دارم که شیرینی اش در دلم جاگرفته است،و در نهاد یکتاپرستان ات نمی گنجد که تو بر دوستداران خود تندی کنی.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر