116- پناه من! دستگیری تو از من به قدری زیاد شده است که از شمردن آنها عاجزم،و در عوض دستم از قدر دانی شایان آنها کوتاه است.لذا آفرین شایان برتو، وقدردانی وسپاس ازتو به واسطهء کارهایی که کرده ای ، وآفرین برتو به جهت آنچه که داده ای. ای بهترین کسی که دعا کنندگان اورا صدا می زنند! . ای برترین کسی که امیدواران به او امید می بندند! من به ذمهء اسلام دست به دامان تو می شوم،و به حق محمد وآل محمد به تو نزدیکی می جویم.لذا برمحمد وآل محمد درود بفرست، و ذمه ای را که من با آن به تو امید بسته ام بابرآوردن نیازم آشنا کن.به رحمتت(این کارهاارابرای من بکن) ای دلسوزترین دلسوزان!
سپس امیرالمومنین علیه السلام روبه خود کرد واز روی سرزنش به خود گفت:
آهای کسی که با پروردگارخود همه جوره حرف زدی، و از او خواستی در سرای سلامت خانه ای به تو بدهد،و سال به سال توبه ات را عقب می اندازی،من که تورادر میان موجودات، با انصاف نمی بینم.
چرا.اگر تو غفلت زه به جای خوابیدن بیدار شوی، و روزت را روزه بگیری، و در خوردن به نان بخور ونمیر اکتفاکنی، و سعی کنی شب زنده دار و متهجدباشی لیاقتش را داری که به برترین پایگاه ها برسی.
جان من! شب و روزت را دربین یادآوران وذاکران بسرآور تابلکه با خویشتنداران در باغ های جاویدان همنشین شوی.ومثل آنهایی باش که با مژه های نازک شان دل شب را شکافتند ودر خلوت پی در پی ضجه وشیون سر دادند.شنوندگان از شنیدن ناله های آنها به گریه افتادند و دلهای سخت دراثر شنیدن ضجهء اندوهبار آنان نرم شد.آنها کسانی هستند که زیور وزینت دنیارا فروخته اند وآخرت رابر دنیا ترجیح داده اند.
روزی که بیهوده کاران زیان می بینند وخویشتنداران به خوبی وخوشی به سوی پروردگار خود برانگیخته می شوند،آنها کسانی هستند که مشمول کرامت خدا خواهند شد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر