76- پناه من! ازمن خشنودباش واکر ازمن خشنود نیستی درگذر،که آقا اگر راضی هم نباشد بربنده اش گذشت می کند.
77- پناه من! من چطورتوراصدابزنم،وحال آنکه من منم.وچطور ازتوناامیدبشوم،وحال آن که تو تویی.
78- پناه من! (چنین می بینم که)جان من در پیشگاه تو ایستاده است،وخوب واگذارکردن من به توهمهء کارهایم رل،برسر اوسایه افکنده است،وتو با او رفتاری کرده ای که برتو دشوار نیست،وآن این است که مرا در گذشت خودت غذق کرده ای.
79- پناه من! اگر اجل من نزدیک شده است وعمل من مرابه تو نزدیک نکرده است من اععتراف به گناهم را پیش تو واسطه قرار می دهم.
80- پناه من! حالا اگر از من درگذری از تو شایسته تر به این کار کیست؟و اگر مرا شکنجه دهی از تو دادگر تر در قضاوت،اینجاکسی نیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر